تعریف اخلاق سازمان در گروه روشن بودن مفاهیمی چون اخلاق و اخلاق حرفه‌ای است. مراد از اخلاق رفتار ارتباطی پایدار مبتنی بر رعایت حقوق و یا منافع ارتباط است. بر اساس این تعریف، اخلاق به نسبت بین دو امر اطلاق می شود: کسی که رفتاری انجام می دهد و کسی یا چیزی که به نحوی هدف آن رفتار قرار می گیرد. طرف ارتباط، حقوقب دارد و صاحب رفتار ارتباطی، در قبال آن حقوق وظایفی دارد. (قراملکی، اخلاق سازمانی، 1388، ص 60) فصل دوم پایان نامه و پیشینه پژوهش اخلاق سازمانی موضوع این نوشتار است.

 

 

 

 


غرایز، ملكات و صفات باطنی انسان «اخلاق» نامیده می‌شود و به رفتاری كه از این خلقیات ناشی می‌شود نیز «اخلاق» یا رفتاری «اخلاقی» می‌گویند. در یك تعریف كلی، «اخلاق» آن سلسله صفاتی است كه در نفس و روح انسان، ثابت و ریشه‌دار است و منشا صدور كارهای «نیك» یا «بد» می‌با‌شد. راغب اصفهانی درباره‌این واژه می‌نویسد: «خَلق و خُلق، در اصل یكی هستند، اما «خَلق» به هیأت، شكل و صورت‌هایی كه با چشم درك می‌شود، اختصاص یافته و خُلق به قوا و سجایایی كه با بصیرت درك می‌شود، مختص شده است (الراغب اصفهانی، المفردات فی غریب الفاظ قرآن) استاد مطهری در مورد اخلاق گفته‌اند: «جوهره اخلاق سلسله خصلتها، سجایا و ملكات اكتسابی اند كه به غرایز و قوای روحی نظام می بخشند . به همین دلیل مدعای متحول شدن سهم غرایز آدمی در طول زمان غلط است و نسبیت اخلاق پذیرفته نیست. در حالیكه آداب (اكتساب هنر و فنون) نسبی و در طول زمان به تبع تحولات عصر، تغییر پذیرند.» (منصورنژاد، امنیت اخلاقی از دیدگاه شهید مطهری)

 

 

 

استاد مصباح نیز در کتابی تحت عنوان دروس فلسفه اخلاق به طرح مباحث نظری در باب اخلاق و فلسفه ی اخلاق می پردازد . ایشان در بخشی از کتاب راه رسیدن به سعادت را پیروی از اخلاق و اخلاق را نیزرعایت اعتدال در سه قوه ی آدمی می دانند"بعد در مقام این بر می آید که ما چگونه و بر اساس چه ضوابطی باید رفتار کنیم که به سعادت برسیم و زندگی ما زندگی سعادتمند باشد نه زندگی که مقدمه تحصیل سعادت دیگری است. به عبارت دیگر، هدف اخلاق را در همین عالم جستجو می کند نه‌اینکه همه‌این عالم را به چشم مقدمه نگاه می کند و دنبال یک هدفی وراء این عالم می گردد. برای اینکه ضوابطی در این باره به دست آید ارسطو می گوید یک ضابطه کلی وجود دارد که ما می توانیم درباره تمام افعال و رفتارمان این ضابطه را در نظر بگیریم و معیاری برای شناختن خیر و شر اخلاقی یا فضیلت و رذیلت قرار دهیم. و آن معیار، معیار اعتدال است. البته افلاطون هم روی این معیار تکیه کرده و به مساله عدالت بسیار اهمیت داده ولی شاید ارسطو بوده که‌این را به عنوان یک معیار کلی در اخلاق مطرح کرده. و مسلما به آن وسعتی که‌این مطلب در کلمات ارسطو آمده در کلمات افلاطون نیست. در همان کتاب «لاخلاق الی تیقوماخوس» ارسطو بحث مفصلی دارد در اینکه اثبات کند که اعتدال و حد وسط، معیاری است برای خیر و فضیلت. معروف است که‌ایشان می گوید هر قوه‌ای که ما داریم سه مرحله می تواند داشته باشد یک مرحله تفریط و یک مرحله افراط و یک حد اعتدال. افراط در ارضاء یک قوه و یا عمل یک قوه مذموم است و رذیلت است. تفریط در آن هم رذیلت دیگری. حد وسط بین افراط و تفریط، فضیلت و خیر اخلاقی. (مصباح، دروس فلسفه اخلاق)

 

 

 

 

 

فهرست مطالب

تعریف نظری و مفهومی اخلاق سازمانی

فصل دوم پایان نامه : چارچوب نظری و پیشینه اخلاق سازمانی

2-1-    پیشینه شناسی    8
2-2-    مفهوم شناسی    10
2-2-1-    رسانه    10
2-2-2-    اینترنت    12
2-2-3-    مدیریت رسانه    13
2-2-4-    تعاریف اخلاق    14
2-2-5-    اخلاق سازمانی    15
2-3-    چهارچوب نظری    17
2-3-1-    دیدگاه‌های مختلف مدیریت رسانه    17
2-3-2-    نسبت رسانه و اخلاق    28
2-3-3-    تأملی در نسبت مدیریت رسانه با مولفه‌ای اخلاق سازمانی    38
2-3-3-1-    مدیریت رسانه و تاثیر آن بر عفت    40
2-3-3-2-    مدیریت رسانه و تأثیر آن براعتماد    47
2-3-3-3-    مدیریت رسانه و تاثیر آن بر حریم خصوصی    58
2-4-    مدل تحلیلی    83
منابع فارسی    85
منابع لاتین    89